Sunday, February 29, 2004

من كلاً توي جمع دو حالت بيشتر ندارم:
يا اينقدر آروم و بي صدا وعنق وبي توجهم كه همه دلشون ميخواد بندازنم تو كوچه!
يا اينكه از بس سروصدا ميكنم و حرف ميزنم و شلوغ بازي درميارم،
همه درآن واحد با اينكه من الان توي كوچه باشم ، بهتره،
شديداً موافقند!




Saturday, February 28, 2004

آن خطاط سه گونه خط نوشتي:
يكي را او خواندي لاغير،
يكي را هم او خواندي هم غير،
يكي را نه او خواندي نه غير،
آن خط سوم منم!






Friday, February 27, 2004

انسانها بر دو دسته اند:
دسته اول كساني كه پست بودن از قيافه اشان مي بارد،
و
دسته دوم كساني كه پست بودن از قيافه اشان نمي بارد!





عمقِ
فاجعه،
منم!




Thursday, February 26, 2004

And after one hundred days:
آن چه همه وقت مرا مي گرفت،
خواندن وبلاگهاي حجيم ملت بود،
نه نوشتن دو خط وبلاگ ناقص خودم!



ايــــــن جا رو ببين چه كــرده،
هــــــمه رو نمك گير كــرده!




Wednesday, February 25, 2004

تا حالا
فكرشو كردي،
چه خوب ميشه،
كه برگردي!؟